خانه راهنمای خرید پیگیری سفارش پشتیبانی درباره ما تماس با ما
محصولات مرتبط
بررسي مسائل و مشكلات رواني – اجتماعي نوجوانان تحت سرپرستي بهزيستی
بررسي مسائل و مشكلات رواني – اجتماعي نوجوانان تحت سرپرستي بهزيستی
قیمت : 15,000 تومان13,500 تومان
بررسي ميزان شيوع اختلالات رواني در مديران دبيرستانهاي دخترانه شهر تهران
بررسي ميزان شيوع اختلالات رواني در مديران دبيرستانهاي دخترانه شهر تهران
قیمت : 13,000 تومان11,700 تومان
بررسي همبستگي بين هوش و خلاقيت دانش آموزان
بررسي همبستگي بين هوش و خلاقيت دانش آموزان
قیمت : 12,000 تومان10,800 تومان
مطالعه عوامل مؤثر در افزايش مهارت نوشتن خلاق در دانش آموزان متوسطه
مطالعه عوامل مؤثر در افزايش مهارت نوشتن خلاق در دانش آموزان متوسطه
قیمت : 13,000 تومان

بررسي رابطة ميان هوش هيجاني و سلامت رواني

بررسي رابطة ميان هوش هيجاني و سلامت رواني

بررسي رابطة ميان هوش هيجاني و سلامت رواني

ورد 150 ص


مقدمه

هيجانات رويدادهاي دروني هستند كه زير مجموعه هاي روان شناختي بسياري نظير؛ پاسخ هاي زيست شناختي، شناخت ها و آگاهي‌هاي هشيار را هماهنگ مي سازند. هنگامي كه رابطه شخص با خانواده و با همه انسان ها تغيير كند، هيجانات شخص نيز، تغيير خواهند كرد.

به عنوان مثال: شخصي كه خاطرات شيريني از دوران كودكي به خاطر آورد، ممكن است دنيا به نظرش شاداب تر و بسيار مسرت بخش‌تر به نظر آيد. زيرا هيجانات روابطي را در اين حس (فضا) مي‌كنند كه تداعي كننده معنايي مرتبط با اين روابط مي باشند (اسكو ارز و كلر، 1983 ؛ به نقل از ماير، 2001)

هوش هيجاني اصطلاح نسبتاً جديدي است كه در تكميل مفهوم هوش سنتي بر سهم اجتماعي، شخصي و هيجاني دررفتار هوشمندانه تأكيد دارد (گاردنر، ماير و سالووي 1983 ، وكسلر 1940 ، 1943 ، 1958 ؛ به نقل از ماير و سالووي 1995).

هوش هيجاني به عنوان يك مفهوم جديد از دهه 1990 وارد ادبيات روان شناختي شده و حاصل در هم تنيدگي دو حس هيجاني و عقلاني و رابطه متقابل عقل و احساس است.

هوش هيجاني مولفه تازه اي است كه خيلي از محققان به كاربرد آن در امور مختلف علاقمندند. نظريه هوش هيجاني و ديدگاه يوسني درباره پيش بيني عوامل موفقيت در زندگي از جمله پيشرفت تحصيلي و مقابله كارآمد با عوامل فشارزا به عنوان منشأ اختلالهاي رواني فراهم مي آورد، زيرا بسياري از ويژگي هاي شخصيتي همچون همدردي، خودگرايي، خوش بيني، خودانگيختگي، كنترل تكانه ها، خودآگاهي و مديريت هيجان، زمينه ساز موفقيت در عرصه هاي گوناگون زندگي هستند.

به نظر مي رسد هوش هيجاني از شخصيت و شاخص هاي شناختي (مثل هوشبهر) متمايز است و در پيش بيني پيامدهاي واقعي و اساسي زندگي موثر باشد. به عبارت ديگر «هوش هيجاني ممكن است بهترين پيش بيني كننده موفقيت شخص در زندگي باشد» (سياروچي و همكاران 2001).

افرادي كه از هوش هيجاني پاييني برخوردارند قادر نيستند از سازوكارهاي منسجم و منظم استفاده كنند بنابراين مستعهد ابتلاء به اختلالات اضطرابي مي باشند (سياروچي و همكاران 2001). در مورد سلامت و بهداشت رواني ديدگاه ها و تعاريف زيادي برشمرد و عوامل زيادي را در داشتن و نداشتن بهداشت و سلامت رواني ذكر كرد: شناخت خود و محيط، داشتن ثبات عاطفي، تسلط بر هيجان ها، پذيرش مسئوليت، توانايي گرفتن تصميمات شخصي، داشتن توانايي رويارويي با مشكلات و استدلال ها (پورافكاري، 1379)، بهداشت رواني را نيز مي‌توان نوعي قابليت ارتباط هماهنگ با ديگران، تغيير و اصلاح محيط فردي و اجتماعي، حل تضادها و تمايلات شخصي به طور مناسب و منطقي داشت (گنجي، 1376).

از عوامل مهم در سلامت رواني افراد سخت هيجانات مي باشد. به طور كلي توانايي هاي هيجاني براي تشخيص پاسخ هاي هيجاني مناسب در مواجهه با رويدادهاي روزمره، گسترش دامنه بينش و ايجاد نگرش مثبت درباره وقايع و هيجانات، نقش موثري دارند. بنابراين افرادي كه توانايي، كنترل و استفاده از اين توانش هاي هيجاني را دارند از حمايت اجتماعي، احساس رضامندي و سلامت رواني بيشتري برخوردار خواهند شد.

امروزه بسياري از پژوهشگران معتقدند كه اگر فرد، از لحاظ هيجاني توانمند باشد بهتر مي تواند با چالش هاي زندگي مواجهه شود و در نتيجه از سلامت رواني بهتري برخوردار خواهد شد (سياروچي و همكاران، 2002، به نقل از نوري، 1383).

سلامت رواني به نحوه تفكر، احساس و عمل اشخاص بستگي دارد و به طور كلي افرادي كه از سلامت رواني برخوردارند نسبت به زندگي نگرشي مثبت دارند و آماده برخورد با مشكلات زندگي هستند. در مورد خود و ديگران احساس خوبي دارند. در محيط كار و روابط‌شان مسئوليت پذير مي باشند، وقتي از سلامت رواني برخوردار باشيم انتظار بهترين چيزها را از زندگي داريم و آماده برخورد با هر حادثه‌اي هستيم، هر چه فرد بهتر بتواند خود را با محيط و مشكلات پيرامونش سازگار كند از هوش هيجاني برخوردار است. ما با آموختن ويژگي‌هاي سلامت رواني بهتر مي توانيم به روح و روان متعادل و شاد دست پيدا كنيم و هوش هيجاني خود را ارتقاء دهيم. نظر هوش هيجاني، ديدگاه جديدي در زمينه پيش بيني موثر بر موفقيت و همچنين پيشگيري اوليه از اختلالات رواني فراهم مي‌كند كه كامل كننده علوم شناختي، اعصاب و رشد كودك است (بار – ان، 1999) و طبق گفته مگمن (2000)، نظريه هوش هيجاني چهارچوب جديدي از مدل پيشگيري اوليه در بهداشت رواني ارائه مي كند. مفهوم هوش هيجاني را مي توان در موقعيت هاي آموزشي مانند دبيرستان، مدارس فني، دانشگاه ها، براي كمك به روان‌شناسان مدارس و مشاوران در شناسايي آن دسته از دانش آموزاني كه نمي توانند به طور موثر با نيازهاي تحصيلي‌شان كه ممكن است به اخراج از مدرسه يا مشكلات هيجاني بينجامد، به كاربرد (اسوارت، 1996 ؛ به نقل از بار – ان 1997).

امروزه اين بحث وجود دارد كه موفقيت به چندين نوع هوش و كنترل هيجانات بستگي دارد و توسل به هوش عمومي (شناخت) به تنهايي براي تببين موفقيت كافي نيست و يك دليل براي اين ادعا اين است كه هوش هيجاني در مقايسه با سازه و بهره هوشي پيش بيني كننده بهتري براي موفقيت در زندگي اجتماعي است (گلمن، 1995، به نقل از پارسا 1382) و پژوهشگران (براي مثال) ماير و سالو وي 1990) بر اين باورند كه توانايي‌هاي سازنده هوش هيجاني – درك هيجانات تنظيم حالات عاطفي و استفاده از آگاهي هيجاني، سلامت رواني و انطباق شناختي مرتبط هستند. هوش هيجاني مفهومي است كه ريشه در كارهاي ثرندايك و گاردنر دارد (سياروچي، 2003، به نقل از نوري 1383).

بيان مسأله

ما امروزه در عصري زندگي مي كنيم كه سلامت رواني از اهميت ويژه اي برخوردار است چرا كه به موازات پيشرفت هاي تكنولوژيكي – صنعتي – اقتصادي و اجتماعي، نابسماني هاي رواني و روز به روز در حال گسترش است و بسياري از افراد از ناراحتي هاي رواني به شدت رنج برده و نه تنها خود در عذاب هستند بلكه خانواده و در نهايت جامعه را نيز دچار مشكل مي كنند (لشگري 1381).

در آغاز هزاره سوم ميلادي، زمان بحث و گفتگوي تمدنها و نيز در عصر شكوفايي تكنولوژي و افزايش امكانات و ابزار زندگي بايد بشر امروز بيش از هر زمان ديگر احساس آرامش و امنيت داشته باشد. كمترين مشكلات جسماني و رواني، كمترين حادثه و كمترين نگراني را داشته باشد.

طبق تعريف سازمان بهداشت جهاني قابليت ارتباط موزون و هماهنگ با ديگران، اصلاح محيط فردي و اجتماعي و حل تضادها و تمايلات شخصي به طور منطقي، عادلانه و مناسب خبر از سلامتي روان را مي دهد.

دانشمندان اعتقاد دارند كه سلامت رواني از مهم ترين ابعاد سلامتي بوده و هر گونه اختلال در آن مي تواند مشكلات جدي و شايعي در هر گروه جمعيتي ايجاد كند، بنابراين بهداشت و يا سلامت روان علاوه بر اينكه يك وظيفه شرعي و ضرورت انساني محسوب مي گردد توجه و يا بي توجهي به آن مي تواند پيامدهاي اقتصادي و اجتماعي بسيار بارزي را به وجود آورد.

طي سالهاي متمادي، روان شناسان براي طبقه بندي و تعريف هوش تلاش كرده اند، در قرن گذشته هوش، (هوشبر) IQ مورد سنجش قرار مي گرفت كه تلاش مي كرد ظرفيت شناختي و عملكردي (مثل توانايي شخص براي يادگيري، به خاطر آوردن، دليل آوردن، انتزاع)، را ارزيابي نمايد. از آغاز دهه 1990 بحث در زمينه اثرات روان شناختي هيجان و كاركردهاي انطباقي آن و نيز ماهيت رابطه هيجان و شناخت با معرفي مفهوم هوش هيجاني ابعاد تازه اي به خود گرفت. مفهوم هوش هيجاني، دنياي تازه و عميقي در فهم هوش انسان گشوده است و توانايي براي ارزيابي هوش كلي يا عمومي منفي كمتري را تجربه كنند. آنها همچنين در ايجاد و حفظ روابط كيفي بالا مهارت دارند. به طور كلي هوش هيجاني با وقايع و پيامدهاي زندگي ارتباط دارد و به اقرار در فهم و پيش بيني جنبه هاي گوناگون زندگي روزمره كمك مي كند (سياروچي، چان، روبرتس، كاپوتي، 2001 ؛ به نقل از سياروچي و همكاران 2002، به نقل از نوري 1383).

با توجه به جنبه هاي تحولي هوش هيجاني سه مشخصه از توانش‌هاي ذهني اهميت خاصي دارد:

الف) ادراك، ارزيابي و بيان هيجان، يعني توانايي تشخيص و فهم هيجانات خويشتن و ساير افراد مبتني بر سرنخ هاي موقعيتي و هيجاني كه معاني هيجاني آنها با توافق فرهنگي همراه است.

ب) تنظيم و كنترل هيجان: يعني توانايي برخورد سازگارانه با هيجان‌هاي مخالف يا منفي با استفاده از شيوه هاي خود تنظيمي كه شدت يا طول مدت حالات چنين هيجاناتي را بهبود مي بخشد و نيز قابليت ايجاد شرايط لذت بخش براي ساير افراد و پنهان كردن هيجانات منفي خود به منظور اجتناب از آسيب رساندن به احساسات شخصي ديگران.

ج) بهره برداري از هيجان: يعني توانايي برنامه ريزي منعطف و استفاده از هيجان در مساله گشايي.

بحث تفاوتهاي جنسيتي در هوش هيجاني توجه بسياري از پژوهشگران را به خود جلب كرده است (كوپر، سوآف، 1997 ؛ گلمن، 1995 ، گروس، جان، 1995 ؛ به نقل از ماير و سالووي 1997). سطح هوش هيجاني در دختران بالاتر از پسران مي باشد، دختران در كنترل هيجانات و ادراك ديگران بهتر از پسران عمل مي كنند اما در كنترل هيجانات خود عملكرد بهتري ندارند (سياروچي، 2000 ، ورتلب، 1987 ، وايرزبيك، 1989 ؛ به نقل از بار – ان ، 2000).

امروزه از بهداشت و سلامت رواني اغلب برداشت ها و تعاريف متعدد و متفاوتي ارائه شده است اما مفهوم سلامت رواني با فرض تعريف بال و مجموعه فعاليت هاي زير به كار گرفته خواهد شد:

1. كليه فعاليت هايي كه در جهت تأمين، گسترش و ارتقاء سلامت رواني اجتماع افراد باشد.

2. روشهايي كه ابتلا به بيماري رواني و عصبي را در جامعه كاهش دهد يا پيشگيري نمايد.

3. اقداماتي كه بيماران مزمن يا معلولين رواني را به كار و فعاليت‌هاي فردي و اجتماعي بيشتر و يا دوباره هدايت كرده و با بحث كاهش يا توقف معلوليت آنها شود.

در سلامت رواني به فعاليت هاي بند اول بهداشت روان، فعاليت هاي بند دوم پيشگيري اوليه، به فعاليت هاي بند سوم پيشگيري ثانويه و به فعاليت هاي بند چهارم پيشگيري شايسته و يا توان بخشي رواني گفته مي‌شود.

يكي از راههاي كسب سلامت رواني رعايت اصول بهداشت رواني مي‌باشد، بهداشت روان علمي است براي بهتر زيستن و رفاه اجتماعي كه تمام زواياي زندگي از اولين لحظات حيات جنين تا مرگ اعم از زندگي داخل رحمي، نوزادي، كودكي، نوجواني و بزرگسالي و پيري را در بر مي گيرد.

فهرست مطالب

عنوان صفحه


فصل اول : كليات پژوهش

مقدمه............................................ 1

بيان مسأله ...................................... 4

اهميت نظري و عملي پژوهش ........................ 8

پيشينة تحقيق .................................... 9

اهداف پژوهش ..................................... 10

فرضيه هاي پژوهش ................................. 10

تعاريف مفاهيم ................................... 11

تعاريف نظري ..................................... 11

تعاريف عملياتي................................... 12


فصل دوم : مباني نظري و پيشينة پژوهش

تعاريف هوش هيجاني................................ 13

ويژگيهاي هوش هيجاني ............................ 14

سير مطالعه‌ي هوش هيجاني ......................... 18

اندازه گيري هوش هيجاني ......................... 21

پرسشنامه هوش هيجاني پترايد زوفارنهام ........... 24

هوش هيجاني و بيماريهاي رواني ................... 28

ابراز هيجان و پيامدهاي آن در قلمرو سلامت......... 31

افزايش هوش هيجاني .............................. 34

تعاريف سلامت رواني................................ 53

اهداف و مقاصد بهداشت رواني ..................... 55

بهداشت رواني .................................... 57

معيارهاي بهداشت رواني در مكتب اسلام.............. 60

تعريف بهداشت رواني و سه سطح پيشگيري ............ 62

اصول بهداشت رواني .............................. 66

پژوهش هاي انجام شده در زمينه رابطه هوش هيجاني يا سلامت رواني ............................................ 70


فصل سوم : روش تحقيق

جامعه آماري .................................................................................................................. 87

روش نمونه گيري ........................................................................................................... 87

روش اجراي پژوهش ...................................................................................................... 94

تجزيه و تحليل اطلاعات .................................................................................................. 94


فصل چهارم : تحليل داده‌ها

مقدمه .............................................................................................................................. 95

فرضيه‌هاي SPSS ................................... 96

آمار توصيفي ..................................... 97

آمار استنباطي ................................... 113


فصل پنجم : بحث و نتيجه گيري

مقدمه ........................................... 122

ارائة فرضيه‌ها ................................... 124

بحث و نتيجه گيري ................................ 133

پيشنهادات ....................................... 135

محدوديت‌ها ....................................... 135

منابع و ماخذ .................................... 136

پرسشنامه و آزمون

فایل هایی که پس از خرید می توانید دانلود نمائید

بررسي رابطة ميان هوش هيجاني و سلامت رواني 150 ص_1550930150_22684_2358_1447.zip0.63 MB
پرداخت و دانلود محصول
بررسی اعتبار کد دریافت کد تخفیف
مبلغ قابل پرداخت : 11,700 تومان پرداخت از طریق درگاه
انتقال به صفحه پرداخت